《鲁拜集》87
افسوس که عمر رفت بر بیهوده
هم لقمه حرام و هم نفس آلوده
نا کردن فرموده سیه رویم کرد
فریاد ز کرده های نافر موده
遗憾啊,碌碌无为虚度终生,
饮食犯禁,心性冥顽不灵。
未遵从教导,我无颜见人,
背离教喻,我担了一桩罪名。
《鲁拜集》88
خرم دل آن کسی که معروف نشد
در فوطه ودراطلس و در صوف نشد
سیمرغ وش از سر دو عالم بر خاست
درکنج خراب همچنان بوم نشد
令人欣慰的是不在世上出名,
不必衣衫褴褛,不穿绸缎呢绒。
如振翅高飞两界的不死鸟,
不作破瓦残垣上的猫头鹰。
《鲁拜集》89
افسوس که سر مایه ز کف بیرون شد
در دست اجل بسی جگرها خون شد
کس نآمد از آنجهان که تا پرسم از و
کاحوال مسافران عالم چون شد
多么遗憾,生命在不断逝殇,
死神逼得多少人痛断肝肠。
没有一个人从彼世带来信息,
让我们问讯远行人的近况。
《鲁拜集》90
خوش باش که پخته اند سودای تو دی
ایمن شده از همه تمنای تو دی
تو شاد بزی که بی تقاضای تو دی
دادند قرار کار فردای تو دی
何必愁烦,他们曾使你充满幻想,
但又不让你实现其中任何一桩。
说什么好,他们从未问你的意愿,
昨天就已预定了你明天的下场。
《鲁拜集》91
چون حاصل آدمی در ین دیر دو در
جز خون دل و دادن جان نیست دگر
خرم دل آنکسی که نآمد بوجود
آسوده کسی که خود نزاد از مادر
在这有出有入两门的残破庙堂,
不是平日受苦就是一朝死亡。
要称心如意根本不应出生,
图安闲自在不应离开母体来到世上。
作者:奥马.海亚姆,张鸿年、宋丕方译
网友评论