《鲁拜集》424
هر لذّت و راحتی که خلاّق نهاد
از بهر مجرّدان در آفاق نهاد
هر کس که زطاق منقلب گشت بجفت
آسایش خود ببرد و در طاق نهاد
创世主创造了一切安逸和幸福,
是为了主的信徒,他们一心信主。
谁若是背离一主之道,相信多神,
他就是由此断送了自己前途。
《鲁拜集》425
در مسجد اگر چه با نیاز آمده ایم
و الله که نه از بهر نماز آمده ایم
روزی اینجا سجاده یی دزدیدیم
آن کهنه شده است باز باز آمده ایم
我去清真寺办一件事情,
不是去祈祷,也不是去诵经。
我曾经从清真寺偷了块拜垫,
拜垫用旧了,我把它送回寺中。
《鲁拜集》426
چون نیست در این دایر هء بی پرگار
از مایهء عمر هیچکس بر خوردار
هم در می لعل و زلف دلبر آویز
وین یک دو دم خویش غنیمت می دار
穹庐在上,它没有什么支撑,
世上无人能永久享受生命。
轻拢心上人秀发,伴着红酒,
把眼前的瞬间牢牢地握在手中。
《鲁拜集》427
وقت سحر است خیز ای طرفه پسر
پر بادهء لعل کن بلورین ساغر
کاین یک دم عاریت در ین کنج فنا
بسیار بجویی و نیابی دیگر
天明了,起来吧,我的朋友,
请往水晶杯中斟满红酒。
在虚无的一隅人生如寄,
逝去后再寻,永远寻不到手。
《鲁拜集》428
با ناز چو آرمیده باشی همه عمر
لذّات جهان چشیده باشی همه عمر
هم آخر کار رفت باید وانگه
خوابی باشد که دیده باشی همه عمر
纵使你娇生惯养,富贵尊荣,
纵使你享尽欢乐,幸福终生。
一切终归有尽,你要启程远去,
历历一生,不过是一场大梦。
作者:奥马.海亚姆, 张鸿年、宋丕方译
网友评论