《鲁拜集》73
خوش باش گه غصّه بی کران خواهد بود
بر چرخ قران اختران خواهد بود
خشتی که ز قالب تو خواهند زدن
بنیاد سرای دیگران خواهد بود
及时行乐吧,忧愁永无尽头,
不像天上的星星总会年年聚首。
用你的尸土烧制造的方砖,
又为他人营建广厦高楼。
《鲁拜集》74
چون عمر بسر رسد چه بغداد و چه بلخ
پیمانه چو پر شود چه شیرین و چه تلخ
می نوش که بعد از من و تو ماه بسی
از سلخ بغّره آید از غرّه بسلخ
生命终有尽头,管它巴格达巴尔赫,
杯中酒满,管它甘甜还是苦涩。
痛饮吧,你我走后试看天上明月,
仍将是缺而复原,圆而复缺。
《鲁拜集》75
کم کن طمع از جهان و میزی خرسند
و ز نیک و بد زمانه بگسل پیوند
خوش باش چنانکه هست کاین دورفلک
هم بگذرد و نماند این روزی چند
应清心寡欲高高兴兴生活,
世上善恶是非决意摆脱。
群星运转不息,这咫尺韶华,
分分秒秒逝去,匆匆流过。
《鲁拜集》76
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک برای کاری بوده است
زنهار قدم بخاک آهسته نهی
کآن مردمک چشم نگاری بوده است
你我出生前日夜已在穿梭轮替,
苍穹悠悠运转自有它的玄机。
当心,你的脚步要轻轻踩踏,
或许美人明眸就在那片地底。
作者:奥马.海亚姆,张鸿年、宋丕方译
网友评论