《鲁拜集》(82)
هر سبزه که بر کنار جویی رسته است
گویی ز لب فرشته خویی رسته است
پا بر سر سبزه تا بخواری ننهی
کآن سبزه ز خاک ماهرویی رسته است
看小溪岸边一片嫩草如茵,
或许草下有天仙般美女朱唇。
漫步草坪时千万放轻脚步,
或许地下憩息着如花美人。
《鲁拜集》(83)
در دهر بر نهال تحقیق نرست
زیرا که در این راه کسی نیست در ست
هر کس زده است دست در شاخی سست
امروز چو دی شناس و فردا چو نخست
天地间尚未长出真理嫩苗,
在求索的路上无人把真理寻到。
每人都攀上一根细弱的枝条,
却今日误作明日,把末日与初始颠倒。
《鲁拜集》84
خاکی که بزیر پای هر حیوانی است
زلف صنمی و عارض جانانی است
هر خشت که بر کنگره ء ایوانی است
انگشت وزیری و سر سلطانی است
地上生灵脚下的每一片黄土,
都覆盖着美人面颊,情人的发肤。
楼台殿阁上的每块青砖,
都来自大臣的手臂、国王的头颅。
《鲁拜集》85
چند از پی حرص و آزتن فرسوده
ای دوست روی گرد جهان بیهوده
رفتیم و روند و هر که آید و رود
یکدم بمراد خویشتن نابوده
朋友啊,何必为利禄苦苦奔忙,
劳碌奔波到头是空忙一场。
匆匆来去的芸芸众生,
没有享受到片刻舒心的时光。
《鲁拜集》(86)
آن به که در ین زمانه کم گیری دو ست
با اهل زمانه صحبت از دور نکو ست
آنکس که ترا بجملگی تکیه بدو ست
چون چشم خود باز کنی دشمنت او ست
当今世道最好少交朋友,
与行时当道的人谨慎交往应酬。
你把自己一切都托付予人,
定睛一看,他才是你的冤家对头。
作者:奥马.海亚姆,张鸿年、宋丕方译
网友评论