![](https://img.haomeiwen.com/i4291461/f55a5e2f07b5c219.jpg)
《鲁拜集》111
این کاسه که بس نکوش پر داخته اند
بشکته و در رهگذر انداخته اند
زنهار بر او قدم بخواری ننهی
کاین کاسه زکاسه های سرساخته اند
一只碗制作得雅致精良,
一朝打碎,把它遗弃到路旁。
当心,切莫粗暴地踏上一脚,
先人的头骨还在它的碎片上。
《鲁拜集》112
آن کاسه گری که کاسه ء سر ها کرد
در کاسه گری صنعت خود پیدا کرد
بر خوان وجود ما نگون کاسه نهاد
و ان کاسه ء سر نگون پر از سودا کرد
陶工师傅用人头骨制碗,
他的手艺可谓高超熟练。
在吞噬生命的宴席上把碗倒置,
在倒置的碗中装满幻想与愁烦。
《鲁拜集》113
روزی که گذشتست از و یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
بر نامده و گذشه بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
昨日已逝,何劳我们追忆,
来日未卜,知它是凶是吉。
过去与未来都不足凭信,
珍重当今,莫让年华匆匆流去。
《鲁拜集》114
بر چهره ء گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دل افروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و زدی مگو که امروز خوش است
新春微风从花瓣上轻轻吹过,
情人的面庞艳如草坪上的花朵。
已往的岁月说来令人扫兴,
往事已逝,今日及时行乐。
《鲁拜集》115
ای دوست غم جهان به بیهوده مخور
بیهوده غم جهان فرسوده مخور
چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید
خوش باش و غم بوده و نابوده مخور
朋友啊,何必为这世道空自忧愁,
世道已衰颓破败,何必为它愁溢心头。
已往的已往,未来的尚未到来,
及时行乐吧,切勿为得失担忧。
作者:奥马.海亚姆,张鸿年、宋丕方译
网友评论