美文网首页波斯波利斯
【波斯语语法】介词的用法(汇总)

【波斯语语法】介词的用法(汇总)

作者: Rose_清扬婉兮Roshan | 来源:发表于2018-09-11 01:36 被阅读0次
    达里波斯语字母表

    一、介词از 的用法

    1.从……(表示时间或地点的开始)

    我们从哈马丹出发,前往马什哈德

    از همدان حرکت کرده ایم و به مشهد می رویم. 

    从早八点到晚十点我一直在工作

    از ساعت هشت صبح تا ساعت ده شب یکسره کار می کردم. 

    2.用……(表示制成物质的原料)

    房顶糊着掺了干草的泥巴

    پشت بام را کاهگل پوشانده بودند. 

    3.由于(表示原因)

    我由于空气中的烟尘而咳嗽。

    از هوای دود آلود به سرفه افتادم. 

    顶棚由于地震而塌陷。

    سقف از زلزله فرو ریخت. 

    4.一些动词本身要求的前置词

    我没有生任何人的气

    من از هیچ کسی نرنجیده ام. 

    我不害怕任何人。

    من از کسی نمی ترسم. 

    5.表示属于某人的作品

    《小鞋子》是马吉德.马基迪的电影作品。

    بچه های آسمانی ،فیلمی از مجید مجیدی است. 

    《盲袅》是萨迪克.赫大亚特的作品。

    بوف کور از صادق هدایت است. 

    6.表示某物的质料

    毛料西服:کتی از پشم 

    麻布衬衫:پیراهنی از کتانی 

    7.表示部分与整体的关系

    他们中的一些人不同意这个方案

    بعضی از آنها با این طرح موافق نیستند. 

    他是我的老朋友之一。

    او یکی از دوستان قدیمی من است. 

    8.比……(用在形容词或副词比较级中)

    珠穆朗玛峰是世界高峰。

    اورست بلید تر از دیگر کو ههای عالم است. 

    阿里比穆罕默德跑得快。

    علی تند تر از محمد می دود. 

    9.来源于……

    白河发源于库尔德斯坦的山区

    سفید رود از کوههای کردستان سر چشمه می گیرد. 

    二、介词الا 原自阿拉伯语,相当于波斯语的جز (除了……之外)

    除了艾哈迈德,大家都到了。

    همه آمدند الا احمد. 

    除了今天外,你随时可以来。

    هر وقت خواستی بیا ،الا امروز. 

    三、介词الی 源自阿拉伯语,相当于波斯语的تا (到……)

    从德黑兰到马什哈德约150法尔声格

    از تهران الی مشهد حدود یکصد و پنجاه فرسنگ است. 

    银行的工作时间是早九点到下午五点。

    بانکها از ساعت نه الی ساعت پنج بعد از ظهر باز است.

    四、介词با 的用法

    (1)和……一起,伴随着……

    艾哈迈德和哈桑一起去了。

    احمد با حسن رفت. 

    我把桌上的书和书包里的书摆放到书架上。

    کتابهای روی میز را با آنچه در کیف بود ،همه را در قفسه جا دادم. 

    (2)通过……手段,用……工具

    (谚语)一心不能二用

    با یک دست نمی توان دو هندوانه برداشت. 

    他用火钳子夹火。

    آتش را با انبر برداشت. 

    (3)在……的帮助下

    侯赛因在他的兄弟帮助下建了这栋房子。

    حسین با برادرش این خانه را ساخت. 

    (4)凭借,依靠

    用这些钱什么也买不到。

    با این پولها نمی توان چیزی خرید. 

    (5)对待……

    以恶制恶,以善对善

    با بدان بد باش و با نیکان نکو 

    和花在一起做花,和刺在一起做刺

    جای گل گل باش و جای خار خار 

    (6)一些动词要求的前置词

    你不要管这些事

    با این کارها ،کار نداشته باش. 

    他们同他做了这笔交易。

    با او این معامله را کردند. 

    (7)尽管

    尽管他付出了那么多努力,到工作没有进展

    با آن همه کوشش ،کاری از پیش نبرد. 

    五、介词برای /از برای 的用法

    1.为了

    这三只乌鸦是为了啄出它咖啡色的双眼而来。

    این سه کلاغ برای در آوردن دو چشم میشی او آمده بودند. 

    2.对于

    他需要向人表示自己的温柔,并为之效忠。

    او احتیاج داشت که مهربانی خودش را به کسی ابراز کند برایش فداکار ی بنماید. 

    3.为……,给……

    什么也没给我剩下。

    چیزی برایم باقی نمانده.

    六、介词بر 的用法

    1.在……上面

    他戴上帽子从家里出去了。

    کلاه بر سر گذاشت و از خانه بیرون رفت. 

    有时,可以看到成群的饥饿的乌鸦落到动物的死尸体。

    گاه دسته های کلاغ های گرسنه دیده می شد که بر لاشهٔ حیوان سقط شده ای افتاده. 

    2.对于……是必须的

    你有责任跟进这件事。

    بر شما ست که دنبال این کار بروید. 

    3表示次第顺序

    他们家是书香门第。

    پدر بر پدر همه اهل علم بوده اند. 

    4.对于……

    他生我的气了。

    بر من خشم گرفت. 

    5.一些动词的前置词

    他在讲话中强调了本国政府的立场。

    او در سخنرانی خود بر مواضع دولت مطبوع خود تأکید کرد.

    七、介词به 的用法

    1.根据……,在……看来

    在我看来,他是个好人。

    به نظرم او آدم خوبی است. 

    看来很快要下雨了。

    به نظر می رسد که به زودی باران می بارد. 

    2.在……帮助下,借助于……

    他仰躺着滑动,以便能抬起头。

    به پشت می سرید برای اینکه بتواند سرش را بلید کند. 

    用自己的双手打铁谋生,胜于对埃米尔低声下气。

    بدست آهن تفقه کردن خمیر ،به از دست بر سینه پیش امیر. 

    3.由于……,出于……的考虑

    只是为了你我们才承受这种麻烦。

    بخاطر تو این زحمت را می کشم. 

    4.一些动词要求的前置词

    你把这个消息告诉他。

    این خبر را به او بگو. 

    请帮帮我。

    لطفاً به من کمک کنید. 

    我给他一千元。

    من هزار یوان به او دادم. 

    5.值……

    这本书一钱不值

    این کتاب به یک پول نمی ارزد. 

    我用10万土曼买了条项链。

    گردنبند را به صد هزار تومان خریدم. 

    6.到……

    我把衣服挂在衣架上。

    لباسهایم را به رخت آویز آویزان کردم. 

    他从家到学校去了。

    او از خانه به مدرسه می رود. 

    7.向……发誓

    向真主发誓,我没说过这话。

    به خدا ،من این حرف را نزدم. 

    8.在……上面

    我观察那些乌莱玛,他们想说服别人。

    علما را تماشا می کردم که ...می خواستند حرفشان را به کرسی بنشانند. 

    9.朝着……,通向……

    这条道路通往克尔曼沙赫市。

    این راه به کرمانشاه می رود. 

    10.对于……

    他使那些大人物和群众对我失望。

    بزرگان و مردم را به من بد بین می کند. 

    11.相当于介词با 

    笔者第一次聆听莫拉维抒情诗的天籁之音是在伊斯兰历的1238年冬季的一天。

    نخستین بار که گوش نگارنده به آهنگ ملکوتی غزلیات مولانا آشنا گردید در یکی از روزهای زمستان ۱۲۳۸ قمری بود. 

    12.为了……,由于

    我站起来

    ما به تماشا ایستاده بودیم. 

    13.与……一致的,与……和谐的

    形势有利

    او ضاع به مراد است. 

    14.根据

    根据伊朗统计中心公共关系处的报告。

    به گزارش روابط عمو می مرکز آمار ایران ...

    根据总理的命令,明天所有的政府机关放假。 

    به دستور نخست وزیر ،فردا همهٔ ادارات دولتی تعطیل هستند. 

    注:介词به 同آن ،این 以及人称代词او،ایشان连写时,分别写成:

    به آن =بدان ،به این =بدین ،به ایشان =بدیشان ،بیشان ،او به بدو 

    我说这话的目的是防止出现误解。

    این حرف را بدان جهت گفتم که سوء تفاهمی پیش نیاید. 

    八.介词بهر /از بهر 同برای ،جهت ،به جهت ،意思是“为了”

    不要为了混口饭吃而接受小人的施舍。

    بهر دو نان منّت دونان مبر. 

    知识是为了培养信仰而不是为了享乐。

    علم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن. 

    九.介词بی /بدون 具有“没有……”的意思

    麻烦你把那本书递给我。

    بی زحمت آن کتاب را به من لطف کنید. 

    生活中离不开钱。

    بدون پول نمی شود زندگی کرد. 

    十.介词تا 意为“到……为止”,经常和از 组合使用,如:

    从家到学校有多远?

    از خانه تا مدرسه چقدر راه است ؟

    你以为我从早到晚是在无端地唠叨?

    تو گمان می کنی من از صبح تا شام بیخود ورّاجی می کنم. 

    十一.介词بجز /جز 具有“除了……之外”的意思,同الا ،غیر ،مگر 一样表示排除关系,如:

    没有什么东西阻挡我的视线,除了地平线上绵延的山麓和几片黑色的云彩。

    هیچ سدی نظارهٔ مرا محدود نمی کند ،جز دامنهٔ بیکران افق ،جز چند لکه ابرهای شبه گون. 

    除了昨天我因病未能见到他之外,我每天都见到他。

    هر روز او را می دیدم ،بجز دیروز که مریض بودم و نتوانستم او را به بینم. 

    如果你走进别人心里我会遗憾。

    حیف باشد که تو در خاطر اغیار آیی. 

    十二介词بهر /از بهر 同برای ،جهت ،به جهت ،意思是“为了”

    不要为了混口饭吃而接受小人的施舍。

    بهر دو نان منّت دونان مبر. 

    知识是为了培养信仰而不是为了享乐。

    علم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن. 

    十三.介词بی /بدون 具有“没有……”的意思

    麻烦你把那本书递给我。

    بی زحمت آن کتاب را به من لطف کنید. 

    生活中离不开钱。

    بدون پول نمی شود زندگی کرد. 

    十四.介词تا 意为“到……为止”,经常和از 组合使用,如:

    从家到学校有多远?

    از خانه تا مدرسه چقدر راه است ؟

    你以为我从早到晚是在无端地唠叨?

    تو گمان می کنی من از صبح تا شام بیخود ورّاجی می کنم. 

    十五.介词بجز /جز 具有“除了……之外”的意思,同الا ،غیر ،مگر 一样表示排除关系,如:

    没有什么东西阻挡我的视线,除了地平线上绵延的山麓和几片黑色的云彩。

    هیچ سدی نظارهٔ مرا محدود نمی کند ،جز دامنهٔ بیکران افق ،جز چند لکه ابرهای شبه گون. 

    除了昨天我因病未能见到他之外,我每天都见到他。

    هر روز او را می دیدم ،بجز دیروز که مریض بودم و نتوانستم او را به بینم. 

    如果你走进别人心里我会遗憾。

    حیف باشد که تو در خاطر اغیار آیی. 

    十六.介词چون 同مانند ،مثل 表示“像……一样”,“类似……”的意思,如:

    那位歌手认为自己在他面前就像一个“侏儒”。

    آن خواننده در ابراو خود را چون مردم 《مختصر جثه 》می دید. 

    十七.介词سوا 源自阿拉伯语,相当于جز (除……之外)،مگر ،غیر از ،表示排除关系

    王室家族除了他及其儿子舒扎外再无他人。

    از دودمان سلطنت ،سوای او شاه شجاع پسرش دیگری نماند. 

    十八.介词علیه 源来自阿拉伯语,表示“针对……,反对……”的意思

    你要向我保证不会做反对我的事。

    به من قول بدهید که کاری علیه من انجام نخواهید کرد. 

    十九.介词غیر 同جز ،مگر 表示排除关系,意为“除……之外”

    除朋友外,他不允许别人进去。

    غیر دوست کسی را راه نمی دهد. 

    二十介词در 的用法:

    (1)在……里面,在……时候

    我将信放入信封。

    نامه را در پاکت گذاشتم. 

    当时有可能发生多种危险。

    در آن موقع هزار گونه خطر محتمل بود. 

    (2)在……看来,从……角度看

    伊斯兰禁止放高利贷。

    در اسلام رباخواری منع شده است. 

    (3)关于……,有关……

    对此你有什么高见,行不行?

    در این کار چه می فرمایید ،صلاح است یا خیر ؟

    亚里士多德政治方面的文章并完全保留下来。

    رسایلی که ارسطو در سیاست نوشته همه باقی نمانده است. 

    (4)用在重复的名词中间,表示数量多或延续

    祖祖辈辈:پدر در پدر 

    世世代代:نسل در نسل 

    二十一.介词مانند /چون 表示列举或比喻,表示“如……,像……”的意义。

    雪花慢慢地、漫无目的地飘洒,似乎在空中跳舞。

    تکّه های برف مرتّب آهسته و بی اعتنا مانند این بود که ...در هوا می رقصیدند. 

    他像疯狗似的攻击无处可躲的人们。

    مثل سگ هار به جان مردم بی پناه افتاده.

    二十二.介词مگر 表示排除关系,同از،غیر،بخز،جز,意思为“除……之外”。

    大家都睡了,只有我彻夜未眠。

    همه خوابیدند مگر من که تا صبح بیدار ماندم. 

    除了包巴克,大家都很高兴。我不知道他为什么那么伤心。

    همه خوشحال بودند مگر بابک که نمی دانم چرا غمگین بود. 

    二十三.介词واسه 主要用在口语中,相当于برای ،بجهت ،از بهر 意思是“为了……”

    这束花是专门为你带来的。

    این گل را واسه شما آوردم.


    戳下面链接☟☟☟·阅读·往期·文章

    【知识】波斯语历史发展的三个时期

    ②⑥【波斯语语法】助动词(فعل کمکی /فعلیار )

    ②⑦【波斯语语法】人称代词的所有格构成方式

    ②⑧【波斯语语法】动词假定式

    ②⑨波斯语不定代词:بعض ,بعضی 与چند ،چندی ،چندین

    ③0【波斯语语法】现在假定时态用法

    ③①【波斯语语法】همه ،تمام ،کلیه 等不定代词

    ③②【波斯语语法】介词از 的用法

    ③③【波斯语语法】波斯语几个介词的用法

    ③④【波斯语语法】介词برای /از برای ,بر 的用法

    ③⑤【波斯语语法】介词به 的用法

    ③⑥【波斯语语法】波斯语بی /بدون等介词的用法

    ③⑦【波斯语语法】介词چون,سوا,علیه ,غیر,در,مانند /چون

    编注:波斯语语法来自教科书《波斯语语法》(张立明 著)。本文供广大波斯语学员学习用之,严禁投机取巧者挪用商用,谢谢合作。

    相关文章

      网友评论

        本文标题:【波斯语语法】介词的用法(汇总)

        本文链接:https://www.haomeiwen.com/subject/ihhygftx.html