![](https://img.haomeiwen.com/i4291461/ec8a0900a561a0d7.jpg)
波斯诗人著作《果园》第一章 正义和治世的道理
我听说阿努席拉旺王弥留之际,
对霍尔姆斯嘱咐过这样的话语。
شنیدم که در وقت نزع روان
به هرمز چنین گفت نوشیروان
你要时时想到贫苦人的饥寒,
切不要贪图自己的安逸饱暖。
که خاطر نگهدار درویش باش
نه در بند آسایش خویش باش
你如若一心贪求个人的舒适享乐,
国中百姓便无法平安与安静的生活。
نیاساید اندر دیار تو کس
چو آسایش خویش جویی و بس
在有识之士看来决不能容忍,
牧人沉沉酣睡豺狼溜入羊群。
نیاید به نزدیک دانا پسند
شبان خفته و گرگ در گوسفند
你要体恤缺衣少粮的百姓贫民,
国中有民王者才能成为国君。
برو پاس درویش محتاج دار
که شاه از رعیت بود تاجدار
君王犹如树木,农夫好像树根,
树要高大挺拔,根要植得深。
رعیت چو بیخند و سلطان درخت
درخت، ای پسر، باشد از بیخ سخت
为政万万不可刺伤平民百姓的心,
欺压百姓就是在掘自家的根。
مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر میکنی میکنی بیخ خویش
你应当遵循一条世间的正路,
圣徒之道是心怀希望与畏惧。
اگر جادهای بایدت مستقیم
ره پارسایان امید است و بیم
这其中道理对人原本十分自然,
人们总是追求幸福畏惧灾难。
طبیعت شود مرد را بخردی
به امید نیکی و بیم بدی
如若国王经常怀有这两种心情,
他的国家就会呈现和平与安宁。
گر این هر دو در پادشه یافتی
در اقلیم و ملکش پنه یافتی
在这样的国家你应逆来顺受,
如已骑在马上最好赶快出走。
که بخشایش آرد بر امیدوار
به امید بخشایش کردگار
如果一国百姓不满他们的君王,
这个国家便休想繁荣富强。
گزند کسانش نیاید پسند
که ترسد که در ملکش آید گزند
未完待续,萨迪作品《果园》(杨万宝译)
网友评论